سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهترین و بروز ترین مطالب موجود را در این وبلاگ بخوانید

خواص سوره های قرآن کریم

کلمات کلیدی :

سوره ی فاتحه: در زمان خاص اگر شخصی آن را بخواند خداوند او را به آرزوی مادی و معنوی می رساند از بسیاری بلایا و مصائب نجات می یابد. و اگر کسی موقع خواب 7 بار بخواند، غیرازمرگ همه چیزاومحافظت می شود.

سوره بقره : اگر کسی به خواندن این سوره ادامه دهد، از هر گونه سحر و جادو و نظر بد محافظت می شود.
سوره ی آل عمران . هر کسی این سوره را یک بار بخواند از وام ودین
بنده رهایی می یابد و خداوند از جایی که انتظار آن را ندارد، خرج حاصل می شود.
سوره ی نساء. اگر خوانده شود در تربیت بچه های تا ثیر دارد که با غیرت تربیت می شوند. زندگی خوشبخت نصیبشان می شود. خداوند آنان را موفق می کند
سوره ی مائده. هر کسی این سوره را 40 بار بخواند خداوند متعال مال و ثروت فراوان نصیب او می کند.
سوره ی انعام . اگر این سوره را 41 بار بخواند کارهایش رو به راه می شود. خداوند او را از شر دشمن حفظ می کند.
سوره ی اعراف. هر کس این سوره را مدام بخواند از عذاب آخرت نجات می یابد.
سوره ی انفال. اگر یک نفر زندانی این سوره را 7 بار بخواند خداوند او را، از هر گونه شری نجات می دهد.
سوره ی توبه. هر کس 17 بار این سوره را بخواند آرزوهایش را خداوند براورده می کند. از شر دزدان و افراد شرور نیز حفظ می شود.
سوره ی یونس. اگر هر کس این سوره را بخواند، خداوند غم و غصه را از او زائل می کند و محبت انسان ها را جلب می کند.
سوره ی رعد. هر کس این سوره ی جلیله را بخواند هم خودش و هم بچه هایش از شر اجنه ایمن می شوند و هر گونه حالت ترس از آنان زائل می شود.
سوره ی ابراهیم. هر کس این سوره را 7 بار بخواند از مضرات دشمن رها می شود و رضای پدر ومادر خود را بدست می آورد.
سوره ی هجر. هر کس 3 بار بخواند، خداوند معاملات او را با برکت می کند.
سوره ی نحل. هر کس 100 بار بخواند خداوند او را به مقصود خود می رساند.
سوره ی اسرا. هر کس 7 بار بخواند، خداوند او را از حسودان و اهل فتنه حفظ می کند. کودکان زبان باز می کنند و سبب سخن فصیح می شود.
سوره ی کهف. هر کس روز جمعه این سوره را یک بار بخواند، تا جمعه ی آینده از همه بلایا محافظت می شود. از فتنه آخرالزمان و شر دجال نیز خلاص می شود. پیوسته قرین صحت و عافیت می شود.

.........     ادامه مطلب...



2نکته طلایی برای تلاوت قرآن در ماه رمضان

کلمات کلیدی :

هر ساله، با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان جامعه اسلامی ما توجه ویژه ای به قرآن مبذول می دارد. «لکل شیء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان»[1] از تلاوت آیات وحی تا شرکت در جلسات ختم قرآن. رسانه های عمومی هم تلاش می کنند با پخش برنامه های قرآنی در این اقبال فراگیر سهیم شده و با پخش جلسات  و محافل قرآنی شور و نشاط بیشتری را در بین مردم ایجاد نمایند. تمام این برنامه های مذکور خوب و مفید است و امید است که تلاش همه کسانی که به هر نحوی در مسیر قرآن گام بر می دارند، و در خدمت کتاب آسمانی هستند، در درگاه حضرت احدیت مأجور و سبب تقرب باشد.


ز سرّ غیب کس آگاه نیست قصه مخوان
کدام محرم دل ره درین حرم دارد


با این حال همواره جای تامل در کارها وجود دارد و چه بسا ما بتوانیم با آسیب شناسی صحیح از اوقاتی که در محضر قرآن به سر می بریم استفاده بیشتری بنماییم. چه ماه رمضان هایی که گذشت و ما در عین اینکه قرآن خواندیم و احیانا موفق به چند بار ختم کردن کتاب الهی هم شدیم، اما بهره لازم را نبردیم؛ دلمان به نور قرآن روشن نشد و از هدایتش طرفی نبستیم. شیاطین دوباره پس از ماه رمضان به سراغ ما آمدند و غفلت ها و کدورت های باطنی ادامه یافت. چرا؟ آیا تا کنون از خود پرسیدیم که واقعا چرا چنین می شود؟

مشکل اساسی ما اینست که قرآن می خوانیم اما آداب تلاوت را رعایت نمی کنیم. مقصودم آداب تجوید و صوت و لحن نیست که آن نیز در جای خود ارزشمند است، بلکه منظورم آدابی است که رعایت آنها باعث نتیجه بخش شدن تلاوت قرآن می شود. مسلما در این یادداشت کوتاه مجالی برای مطرح ساختن بحث به صورت تفصیلی نیست و لذا به ذکر دو ادب اکتفا می نماییم. یکی بحث تدبّر در قرآن است و دیگری بحث طهارت.

قرآن کریم صریحا می فرماید: «کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِّیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ » [2]؛ [این‏] کتابى مبارک است که آن را به سوى تو نازل کرده‏ایم تا در [باره‏] آیات آن بیندیشند، و خردمندان پند گیرند. و نیز می فرماید: « أَفَلَا یَتدبّرونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا » [3] یعنی: آیا به آیات قرآن نمى‏اندیشند؟ یا [مگر] بر دلهایشان قفلهایى نهاده شده است؟

از امام امیرالم?منین علیه السلام روایت داریم که می فرمایند: «الا لا خیر فی قرائة لیس فیها تدبّر، الا لا خیر فی عبادة لیس فیها تفقه»[4] ؛ آگاه باشید که هیچ خیری در تلاوتی که در آن تدبّر نباشد نیست؛ آگاه باشید که هیچ خیری در عبادتی که در آن معرفت اندوزی نباشد نیست.

این یک اصل است که در عبادات باید مورد توجه قرار گیرد. خود حضرت درباره روزه و شب زنده داری غافلانه، فرمایش جالبی دارند که تطبیقی بر اصل مذکور است و با این ایام هم مناسبت دارد. می فرمایند: « کم من صائم لیس له من صیامه الا الجوع و الظمآء و کم من قائم لیس له من قیامه الا السهر و العناء، حبذا نوم الاکیاس و افطارهم! » [5] یعنی: «بسا روزه داری که بهره ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه‌داری خود ندارد و بسا شب زنده داری که از شب زنده‌داری چیزی جز رنج و بی خوابی به دست نیاورد! خوشا خواب زیرکان و افطارشان!

 مسلما مراد امام این نیست که زیرکان شب زنده داری نمی کنند و تمام شب را می خوابند و یا اینکه اصلا روزه نمی گیرند، مقصود حضرت مقایسه میان گروهی است که از روی غفلت عبادت می کنند و گروهی که اعمال خود را با توجه و معرفت انجام می دهند. چه بسا زیرکی به قصد قربت الهی استراحت کند و غذا بخورد مثلا به این نیت که توانایی انجام وظایف اسلامی و خدمت به خلق خدا را پیدا کند. اینجاست که استراحت او و غذا خوردن او ارزشمند می شود و بر اساس این روایت شریف از روزه و شب بیداری غافلان برتر می باشد.

بسیاری از ما متاسفانه  فقط برای ثواب قرآن را می خوانیم و توجه نداریم که هدف از نزول قرآن چیست. از خود نمی پرسیم که اساسا چرا اینقدر ثواب برای تلاوت قرآن وجود دارد؟ چرا اینقدر پیامبر اسلام و اهل بیت ایشان روی تلاوت قرآن تاکید کرده اند؟ از مطالبی که نقل کردیم معلوم می شود که تدبّر در قرآن یکی از آداب مهم برای بهره بردن از نورانیت این گنجینه الهی است.

اما تدبّر چیست. تدبّر عبارتست از اینکه ما دنبال یک چیز را بگیریم. [6]

پیگیر آن باشیم. پیامدها و نتایجش را در نظر بگیریم. تدبّر در قرآن این است که هنگامی که آیات الهی را تلاوت می کنیم ببینیم پیام آنها چیست. ما را به کجا می خواهد برساند. تدبّر قرآن این است که جای خودمان را در بحث قرآن پیدا کنیم و مسیر خود را دنبال کنیم. آیا از ابراریم یا از فجار. آیا از متقین هستیم یا فاسقین.

قرآن به گروهی نوید می دهد و به دسته ای بیم. دسته ای را رحمت می کند و قومی را لعنت. نکند که ما در زمره افرادی باشیم که قرآن می خوانند اما از آن بهره نمی برند. روایت است که چه بسا کسی که قرآن می خواند اما قرآن او را لعنت می کند! «رب تال القرآن و القرآن یلعنه»[7] تدبّر این است که فقط به چهره و ظاهر نگاه نکنیم بلکه به پشت و باطن توجه کنیم.

ادب دوم در تلاوت قرآن، مسأله طهارت است. مقصودم داشتن وضو و غسل نیست که البته آنها لازم هستند. بلکه مقصودم تحصیل طهارت باطن است.«إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ* فِی کِتَابٍ مَّکْنُونٍ* لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» ؛ [8]» یعنی: که این [پیام‏] قطعاً قرآنى است ارجمند، در کتابی  کتابی نهفته. که جز پاک شدگان بر آن دست نزنند. طهارت باطنی مراتب و مراحلی دارد که مسلما گام اول برای تحصیل آن ترک گناهان است.« إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ [9]» یعنی: خدا فقط از تقوا پیشگان مى‏پذیرد.

بدون رعایت تقوای الهی، ادعای داشتن طهارت سخنی نا مقبول است و گزاف. مراقب باشیم که فریب حالات خوشی را که احیانا در هنگام برخورد با آیات الهی به دست می آوریم نخوریم. بدون طهارت روحانی این حالات تداوم نخواهد داشت. این بحث نیازمند توضیحات بیشتری است که در این مختصر نمی گنجد.

خدا به همه ما توفیق استفاده از قرآن را مرحمت فرماید. و ما را با قرآن محشور فرماید.


تحصیل عشق و رندی، آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم، در کسب این فضائل

گفتم که کی ببخشی، بر جان ناتوانم
گفت آن زمان که نبود جان در میانه حائل




سه شنبه 93/2/16

فلسفه عبادت

کلمات کلیدی :

عبادت به معنای اظهار ذلّت، عالی‏ترین نوع تذلّل و کرنش در برابر خداوند است. در اهمیّت آن، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریح) برای عبادت است. خداوند می‏فرماید:


»و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون»[1]
هدف آفرینش هستی و جن و انس، عبادت خداوند است.


کارنامه همه انبیاء و رسالت آنان نیز، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است:


«و لقد بعثنا فی کلّ امّه رسولاً أن اعبدوا اللّه و اجتنبوا الطّاغوت»[2]
پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران، عبادت خدا بوده است.


روشن است که خدای متعال، نیازی به عبادت ما ندارد، «فانّ اللّه غنیٌّ عنکم»[3] و سود عبادت، به خود پرستندگان بر می‏گردد، همچنانکه درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودی برای معلّم ندارد.


آنچه انسان را به پرستش و بندگی خدا وا می‏دارد (یا باید وادار کند) اموری است، از جمله:


1ـ عظمت خدا
انسان وقتی خود را در برابر عظمت و جلال خدایی می‏بیند، نا خود آگاه در برابر او احساس خضوع و فرو تنی می‏کند. آن سان که در برابر یک دانشمند و شخصیت مهم، انسان خویشتن را کوچک و ناچیز شمرده، او را تعظیم و تکریم می‏کند.


2ـ احساس فقر و وابستگی
طبیعت انسان چنین است که وقتی خود را نیازمند و وابسته به کسی دید، در برابرش خضوع می‏کند.


وجود ما بسته به اراده خداست و در همه چیز، نیازمند به اوییم. این احساس عجز و نیاز، انسان را به پرستش خدا وا می‏دارد. خدایی که در نهایت کمال و بی نیازی است. در بعضی احادیث است که اگر فقر و بیماری و مرگ نبود، هرگز گردن بعضی نزد خدا خم نمی‏شد.


3ـ توجّه به نعمت‌ها
انسان، همواره در برابر برخورداری از نعمت‏ها، زبان ستایش و بندگی دارد. یاد آوری نعمت‏های بیشمار خداوند، می‏تواند قوی‌ترین انگیزه برای توجه به خدا و عبادت او باشد. در مناجات‏های امامان معصوم، معمولاً ابتدا نعمت‏های خداوند، حتی قبل از تولّد انسان، به یاد آورده می‏شود و از این راه، محبت انسان به خدا را زنده می‏سازد آنگاه در خواست نیاز از او می‏کند. خداوند هم می‏فرماید:

....   ادامه مطلب...



سه شنبه 93/2/9

زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی

کلمات کلیدی :

زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی
ولادت آیت الله سید علی قاضی
حاج سید علی آقا قاضی فرزند حاج سید حسین قاضی است. ایشان در سیزدهم ماه ذی الحجة الحرام سال 1282هـ.ق.  در تبریز متولد شد و او را علی نام نهادند .بعد از بلوغ و رشد به تحصیل علوم ادبیه و دینیه مشغول گردید و مدتی در نزد پدر بزرگوار خود و میرزا موسی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی درس خواند.


پدر آیت الله سید علی قاضی
پدر ایشان، سید حسین قاضی، انسانی بزرگ و وارسته بود که از شاگردان برجسته آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی بود و از ایشان اجازه اجتهاد داشت. درباره ایشان گفته اند زمانی که قصد داشت سامرا را ترک کند و به زادگاه خویش تبریز باز گردد استادش میرزای شیرازی به وی فرمود در شبانه روز یک ساعت را برای خودت بگذار.


یک سال بعد چند نفر از تجار تبریز به سامرا مشرف می شوند و با آیت الله میرزا محمد حسن شیرازی ملاقات می کنند؛ وقتی ایشان احوال شاگرد خویش را جویا می شود، می گویند: « یک ساعتی که شما نصیحت فرموده اید، تمام اوقات ایشان را گرفته، و در شب و روز با خدای خود مراوده دارند. »


تحصیلات آیت الله سید علی قاضی
سید علی قاضی از همان ابتدای جوانی تحصیلات خود را نزد پدر بزرگوار سید حسین قاضی و میرزا موسوی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی آغاز کرد. پدرش به علم تفسیر علاقه و رغبت خاص و ید طولایی داشته است، چنانکه سید علی آقا خودش تصریح کرده که تفسیر کشاف را خدمت پدرش خوانده است. همچنین ایشان ادبیات عربی و فارسی را پیش شاعر نامی و دانشمند معروف میرزا محمد تقی تبریزی معروف به «حجة الاسلام» و متخلص به « نیر» خوانده و از ایشان اشعار زیادی به فارسی و عربی نقل می کرد و شعر طنز ایشان را که هزار بیت بود از بر کرده بود و می خواند.


ایشان در سال 1308هـ.ق. در سن 26 سالگی به نجف اشرف مشرف شد و تا آخر عمر آن جا را موطن اصلی خویش قرار داد.آیت الله سید علی آقا قاضی از زمانی که وارد نجف اشرف شد، دیگر از آنجا به هیچ عنوان خارج نشد مگر یک بار برای زیارت مشهد مقدس حدود سال 1330هـ ق به ایران سفر کرد و بعد از زیارت به طهران بازگشت و مدت کوتاهی در شهرری در جوار شاه عبدالعظیم اقامت گزید.


اساتید آیت الله سید علی قاضی
ایشان در نجف نزد مرحوم فاضل شرابیانی، شیخ محمد حسن مامقانی، شیخ فتح الله شریعت، آخوند خراسانی، عارف کامل حاج امامقلی نخجوانی و حاجی میرزا حسین خلیلی درس خواند و مخصوصاً از بهترین شاگردان این استاد اخیر به شمار می آمد که در خدمت وی تهذیب اخلاق را تحصیل کرد.


آقازاده سید علی آقا قاضی نقل می کند: « ... میرزا علی آقا قاضی بسیار از استادش میرزا حسین خلیلی یاد می کرد و او را به نیکی نام می برد و من ندیدم کسی مثل این استادش او را در شگفتی اندازد و هر وقت نام این استاد نزدش برده می شد به او حالت بهت و سکوت دست می داد و غرق تأملات و تفکرات می شد! »

......   ادامه مطلب...



چهارشنبه 93/2/3

نماز استغفار و توبه

کلمات کلیدی :

نماز استغفار

نماز استغفار دو رکعت است. در هر رکعت حمد و سوره قدر را بخوان و بعد از قرائت، 15 بار بگو «استغفرالله» و بعد به رکوع که رفتی آن را ده بار بگو ومثل نماز جعفر ، نماز را تمام کن که همه کارهایت ان شاء الله به اصلاح آید.[1]

نماز توبه

حضرت ختمی مرتبت (ص) روز یکشنبه دوم ذی القعده بیرون تشریف آورده فرمودند: ایّها الناس! کدام یک از شما اراده توبه کرده است ؟ عرض کردند : همه ما می خواهیم توبه نماییم . فرمود : غسل کنید و وضو بگیرید و چهار رکعت نماز و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و سه مرتبه سوره توحید و یک مرتبه معوذتین ( سوره های فلق و ناس ) بخوانید و بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار و ختم به «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» بکنید و بعد از آن بگویید: «یا عزیز یا غفار اغفر لی ذنوبی وذنوب جمیع المومنین و المؤمنات فانه یغفر الذنوب الا انت».

و فرمود: نیست هیچ بنده ای از امت من، که این عمل را انجام دهد، مگر اینکه منادی از آسمان ندا کند: ای بنده خدا عملت را از سر بگیر که توبه تو مقبول است وگناه تو آمرزیده، و فرشته دیگر صدا کند از زیر عرش، ای بنده مبارک باد بر تو و اهل تو و ذریه تو، و دیگری صدا کند دشمنان تو از تو راضی خواهند شد در روز قیامت . ودیگری صدا کند که ای بنده ما با ایمان می میری و دین از تو گرفته نخواهد شد و قبر تو گشاده و منور خواهد شد. و دیگری صدا کند که ای بنده پدر و مادر تو از تو خشنود خواهند شد، اگر چه غضبناک بوده باشند در وسعت روزی خواهی بود. حضرت جبرئیل ـ علیه السّلام ـ ندا می کند: من وقت مرگت با ملک الموت می آیم و مهربانی می کنم به تو. صدمه نمی زند به تو اثر مرگ و خارج می شود روح تو از بدنت به آسانی.

عرض کردند : یا رسول الله ! اگر کسی این عمل را در غیر ذی القعده بجا آورد ، چطور می شود ؟ فرمود: همان طور است که وصف کردم و فرمودند : این کلمات را جبرئیل در معراج به من یاد داد.




چهارشنبه 93/2/3

خواص هفت آیه پر فضیلت

کلمات کلیدی :

علی (ع) گفت: رسول اکرم (ص) روزی فرمود: یا علی خواهی تو را چیزی آموزم که اگر خلق هفت آسمان و زمین جمع گردندنتوانند به تو بدی و آسیبی رسانند و هیچ کس بر تو ظفر نیابد. گفتم: بلی. فرمود:

هفت آیه در قرآن است آن را این گونه بر خود بخواند و بدم. اول: از پیش رو، دوم: پشت سر، سوم: بالای سر، چهارم: به سوی پایین، پنجم: بر طرف راست، ششم: بر طرف چپ و هفتم بر تمام اعضاء.

 یا علی! هر کس این هفت آیه را بخواند یا با خود دارد حق سبحانه و تعالی هفتاد هزار بدی را از نامه عمل او دور کند و هفتاد هزار حور نامه عمل او نویسد و هفتادهزار قصر در بهشت برایش بنا کند و هفتاد هزار حور و قصور و غلمان به او کرامت فرماید و هفتاد هزار حله از حریر و دیبای بهشتی به او بپوشاند چنان که صفت آنها را حق داند و دیگری نداند. یا علی! هر کس این هفت آیه را بخواند و به خود بدمد اگر نزد امراء و حکام رود البته عزیز و مکرم باشد اگر چه بر او خشم گرفته باشند، نرم گرداند. (و آن هفت آیه این است):

قُل لَنْ یُصیبَنا اِلاّ ما کَتَبَ اللهُ لَنا هُوَ مَوْلنا وَ عَلَی اللهِ فَلْیَتَوَّکَّلِ الْمُؤمِنُونَ.(سوره توبه(9)، آیه51)

بگو هرگز نرسد ما را مگر آنچه را نوشت خدا بر ما، اوست صاحب اختیار ما و بر خدا توکل کنند گروندگان.

 

وَ اِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُرًّ فَلا کاشِفَ لَهُ اِلاّ هُوَ وَ اِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلی کُلَّ شَیءٍ قَدیرٌ. (سوره انعام(6)، آیه 17)

و اگر برساند تو را خدای سختی پس نیست بازدارنده مر آن را مگر او و اگر برساند به تو نیکویی پس او بر هر چیزی تواناست.

 وَ ما مِنْ دابَّهٍ فی الْأرْضِ اِلاّ عَلَی اللهِ ر‍ِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلُّ فی کِتابٍ مُبینٍ. (سوره هود (11) آیه 6)

و نیست هیچ جنبنده‌ای در زمین مگر بر خداست روزی او و می‌داند قرارگاهش و آرامگاهش را به جملگی در کتابی روشن است.

 اَنّی تَوَکَّلْتُ عَلَی اللهِ رَبّی وَ رَبَّکُمْ ما مِنْ دابَّهٍ اِلاّ هُوَ اخِذٌ بِناصِیَتِها اِنَّ رَبّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ. (سوره هود (11) آیه 56)

همانا من توکل کردم بر خدای پروردگارم و پروردگار شما نیست هیچ جنبنده‌ای مگر که اوست گیرنده موی پیشانیش را همانا پروردگار من به راه راست است.

 وَ کَاَیَّنْ مِنْ دابَّهٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَها اللهُ یَرْزُقُها وَ اِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (سوره عنکبوت (29) آیه60)

و چه بسیار جنبنده ه برنمی‌دارد روزی خود را، خدا روزی می‌دهد او را و شما را و او شنوای داناست.

 ما یَفْتَحِ اللهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَهٍ فَلا مُمْسِکَ لَها وَ ما یُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ. (سوره فاطر (35) آیه2)

آنچه گشاده گرداند خدا برای مردمان از رحمت، پس نیست بازگیرنده مر آنرا و ‌آنچه را بازگیرد پس نیست فرستنده مر او را بعد از گرفتن او و اوست غالب درست کردار.

 وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَ الْأرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ قُلْ اَفَرَاَیْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ اِنْ اَرادِنیَ اللهُ بِضُّرً هَلْ هُنَّ کاشِفاتُ ضٌرِّهِ اَوْ اَرادَنی بِرَحْمَهٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللهُ عَلَیهِ یَتَوَکَلُّ الْمُتَوَکَلُّونَ (سوره زمر (39) آیه 38)

و اگر بپرسی از ایشان کی آفرید آسمان‌ها و زمین را هر آینه خواهند گفت البته خداست. بگو خبر دهید که آنچه را می‌خوانید از غیر خدا اگر خواست به من خدای ضرری را آیا ایشانند دفع کننده ضررش یا اگر خواست به من رحمت و احسانی آیا ایشانند بازدارندگان رحمتش. بگو که بس است مر خدا بر او توکل می‌کنند توکل کنندگان.

 

گنج های معنوی




چهارشنبه 93/2/3

اسراری از یک تسبیح اعجاب انگیز

کلمات کلیدی :

در این میان تاکید شیعه بر افضل بودن تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام دلیل دیگرى دارد و آن این است که این تسبیح منسوب به دختر گرامى پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله یعنى حضرت فاطمه علیهاالسلام مى باشد و آن حضرت تا آخرین لحظات حیات بر انجام آن مداومت داشته و در هیچ حال آن را ترک نمى کرده است.
در این نوشتار به برخی از اسرار و برکات این ذکر ملکوتی خواهیم پرداخت.


 تسبیح بانو چیست
امام على علیه السلام فرمود: او (فاطمه علیهاالسلام) با وجود اینکه از محبوبترین اشخاص در نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله بود ولى خدمتکارى نداشت و خود کارهاى منزل را انجام مى داد، او با مشک آب مى آورد تا آنجا که اثر بند آن در شانه و سینه او باقى مانده بود و آنقدر خانه را جارو کرد که غبار، تمام لباسهایش را در بر گرفته بود، و آنقدر در زیر دیگ غذا آتش افروخته بود که لباسهایش رنگ عوض‍ کرده و بوى دود مى داد؛ هنگامى که سختى هاى او بیشتر شد، به او گفتم: چرا نزد پیامبر صلى الله علیه و آله نمى روى و از او کنیزى نمى خواهى تا در کارهاى خانه به تو کمک کند؟
فاطمه به نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله رفت تا در این باره با وى سخن بگوید، ولى از آن جهت که اشخاصى نزد پیامبر بودند، چیزى نگفته به خانه بازگشت .


پیامبر که دریافته بود فاطمه براى عرض حاجتى به نزد وى آمده ، صبح روز بعد به نزد ما آمد و از فاطمه درباره علت مراجعه روز گذشته اش س? ال نمود. و من آنچه را که بین خودم و فاطمه صحبت شده بود، به رسول خدا صلى الله علیه و آله عرض کردم .
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: اى فاطمه ! به تو چیزى را عطا کنم که از خدمتکار و دنیا با آن چه در آن است بهتر باشد. بعد از نماز سى و چهار مرتبه الله اکبر، سى و سه مرتبه الحمدلله و سى و سه مرتبه سبحان الله بگو. این کار براى تو بهتر است از آن چه در دنیا مى خواهى و آن چه در آن است. در این حال فاطمه سه بار گفت: از خدا و رسولش راضى شدم و چنین خواهم کرد. (1)

 

....  ادامه مطلب...



انواع مختلف فرشته های آسمانی

کلمات کلیدی :

فرشتگان، آفریده های خداوند یکتا هستند که در آفرینش آن ها، شگفتی های بسیاری هست و بیشتر انسان ها از آن آگاهی ندارند. آنها موجوداتى هستند مخلوق خدا و واسطه‏هایى بین او و بین عالم مشهود، که خداوند آنان را موکل بر امور عالم تکوین و تشریع کرده است.

قرآن کریم کارهای فراوانی را برای فرشتگان برشمرده است؛ وساطت در نزول وحی و ابلاغ پیام الهی به پیامبران، تدبیر امور عالم و وساطت در وصول فیض الهی به مخلوقات، استغفار و شفاعت برای م?منان و امداد آنان، لعن کافران، ثبت اعمال بندگان و قبض روح آنان در هنگام مرگ از جمله مأموریت های الهی است که فرشتگان آنها را اجرا می کنند.

فرشتگان عبادت کننده
امام علی (علیه السلام) در خطبه اول نهج البلاغه پس از بحثی که درباره آفرینش آسمان ها و چگونگی پیدایش جهان مطرح فرموده اند به سراغ آفرینش موجوداتِ آسمان و فرشتگان عالم بالا می رود و به اقسام فرشتگان پرداخته آنها را به چهار گروه تقسیم  می فرماید: "ثُمَّ فَتَقَ مَا بَیْنَ السَّمواتِ العُلاَ، فَمَلاَهُنَّ أَطْواراً مِنْ مَلائِکَتِهِ: مِنْهُمْ سُجُودٌ لاَیَرْکَعُونَ، وَرُکُوعٌ لاَ یَنْتَصِبُونَ، وَصَافُّونَلاَ یَتَزَایَلُونَ وَمُسَبِّحُونَ لاَ یَسْأَمُونَ، لاَ یَغْشَاهُمْ نَوْمُ العُیُونِ، وَلاَ سَهْوُ العُقُولِ، وَلاَ فَتْرَةُ الاَبْدَانِ، ولاَ غَفْلَةُ النِّسْیَانِ."(1)

نخست به مجموعه ای از فرشتگانى که کارشان عبادت است اشاره  می کند و آنها را نیز به چند گروه تقسیم  می کند:

«گروهى که پیوسته در حال سجده‏اند و رکوع نمى‏ کنند»

«و گروهى که همواره در رکوعند و قیام نمى ‏کنند»

«و گروهى که پیوسته در حال قیامند و هرگز از این حالت جدا نمى‏ شوند»

«و گروه دیگرى که پیوسته در حال تسبیح خدا هستند و هرگز خسته نمى‏ شوند»

فلسفه خلقت فرشتگان عبادت کننده احتمالا آن است که انسانها به عبادت خویش مغرور نشوند و بدانند که اگر به فرض محال او نیاز به‏ عبادت  می داشت، فرشتگان عالم بالا در همه جا مشغول عبادتند تا بندگان زمینى تصوّر نکنند عبادت کردن یا نکردن آنها اثرى در کبریایى او  می گذارد و اگر همگى آنها کافر گردند بر دامن کبریاى او گردى نمى ‏نشیند: «إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ».(2) سپس به اوصاف این مجموعه از فرشتگان پرداخته،  می فرماید: «نه خواب چشمان، آنها را  می پوشاند و نه عقل آنها گرفتار سهو و خطا  می شود، نه بدن آنها سستى  می گیرد و نه غفلت نسیان بر آنان عارض می گردد» (لا یَغْشاهُمْ نَوْمُ الْعُیُونِ وَلا سَهْوُ الْعُقُولِ وَلا فَتْرَةُ الاَبْدانِ وَلا غَفْلَة النِّسْیانِ). به عکس انسانها که اگر برنامه عبادتى را تکرار کنند، به طور تدریجى گرفتار این حالات  می شوند، کم کم خواب چشمانشان را فرا  می گیرد، بدن سست می شود و سهو و نسیان عارض  می گردد. ولى ملائکه عبادت کننده، هرگز گرفتار این حالات نمى‏ شوند.

..........            ادامه مطلب...



کاربردهای مختلف و جالب جوش شیرین

کلمات کلیدی :

- با پاشیدن جوش شیرین به روی مواد شعله ور می تـوان آتش را فرو نشاند.
2- از مـخلوط جوش شیرین و آب برای شستن میوه ها و سبزیجات استفاده کنید.

3- جوش شیرین خارش و سوزش گزش پشه، زنبور و سایر حشرات را تسکین میدهد. با مخلوط آب و جوش شیرین یک خمیر غلیظ تهیه کنید و برای چند دقیقه بروی محل گزیدگی قرار دهید.

4- جوش شیرین واکنشهای آلرژیک پوست مانند کهیر را التیام میبخشد. کافیست درون آب وان حمام 2 فنجان جوش شیرین اضافه کنید.
5- برای کاهش تب و یا خنک کردن بدن نیز میتوانید از جوش شیرین استفاده کنید. کافیست در آب وان حمام 2 فنجان جوش شیرین مخلوط کنید.

6- برای التیام جوش صورت نیز میتوان از جوش شیرین استفاده کرد. با مخلوط جوش شیرین و آب یک خمیر تهیه کنید و روی جوش بمالید و بگذارید 15-10 دقیقه بماند تا خشک شود. همچنین از این خمیر میتوان بعنوان یک ساینده ملایم صورت نیز استفاده کرد.

7- از جوش شیرین بعنوان یک کاندیشنر مو نیز میتوان سود برد. کافیست 2 قاشق سوپخوری جوش شیرین را با یک قاشق چایخوری شامپو مخلوط کنید و با آن سر خود را بشویید. جوش شیرین موها را روشنتر و درخشنده تر کرده و چربی آن را کاهش میدهد.

8- برای شستن و تمیز کردن برس و شانه های خود ابتدا آب درون ماهی تابه ریخته بگذارید بجوش آید سپس یک فنجان جوش شیرین به آن اضافه کنید. سپس برس و شانه خود را بمدت 10 دقیقه درون ماهی تابه بجوشانید. سپس زیر آب داغ گرفته و آنها را آب بکشید. البته مراقب باشید که آب جوش شانه و برس شما را ذوب نکند.

9- برای رفع بوی بد دهان پس از مصرف سیر، پیاز و یا فلفل میتوانید 10/1 قاشق چایخوری جوش شیرین و اندکی آب دهانتان را شستشو دهید. جوش شیرین بوی بد دهان را خنثی میکند.

10- برای سفید تر شدن دندانهایتان مسواک تر خود را درون جوش شیرین فرو برید سپس با آن دندانهایتان را مسواک بزیند. همچنین میتوانید روی خمیر دندان اندکی جوش شیرین بپاشید و سپس دندانها را مسواک بزنید. جوش شیرین یک سفید کننده دندان طبیعی ست.

11- برای التیام تبخال و هر گونه زخم داخل دهان نیز میتوانید از جوش شیرین استفاده کنید.
12- برای ریکس کردن و رفع بوی بد پا نیز میتوانید از جوش شیرین استفاده کنید. جوش شیرین را درون یک تشت آب داغ مخلوط کرده و پا ها را با آن بشویید.

13- برای شستشوی دندانهای مصنوعی مخلوط رقیقی از آب و جوش شیرین تهیه کرده و دندانهای مصنوعی را در مدت شب درون آن قرار دهید.
14- در دستگاه بخور خود جوش شیرین بریزید تا هم گرفتگی بینی شما رفع گردد و هم بوهای نامطبوع منزلتان گرفته شود.

.......    ادامه مطلب...



بررسی هدف خداوند از آفرینش زمین و آسمان

کلمات کلیدی :

سوال: دلیل خدا از اینکه زمین و آسمان را به وجود آورده چیست؟

پاسخ:
در رابطه با هدف از آفرینش زمین و آسمان باید گفت: یک وقت منظور ما از آسمان و زمین، آسمان اوّل است که بر سر ما سایه انداخته است. " وزینا السماء الدنیا بزینه الکواکب "، یک وقت هم همه ی آسمان هاست یعنی هفت آسمان و باز یک وقت سوال از این است که خداوند چرا این کار را کرد؟ یعنی هدف فاعل چه بود؟ یک وقت هم اینکه، هدف از انجام این کار چه بوده؟

در مورد سوال اول عرض می کنم که اگر مراد این زمینی است که ما درآن زندگی می کنیم و این آسمان باشد، اینها مقدمه پیدایش انسان هستند. خداوند چون بنا داشته انسان را خلق کند، زمین و آسمان را خلق کرد که این دو با هم امکان زندگی را برای انسان میسر می کند.

ما در قرآن آیاتی داریم که به این مطلب تصریح دارد:

 " وجعلنا لکم ما فی السماء والارض و خلقنا کم ما فی السموات والارض وسخر لکم ما فی السماء و الارض"

این آیات در قرآن حکایت از این دارد که خداوند آسمان و زمین را برای انسان خلق کرده و اینها مقدمه آفرینش انسان بوده، بعد هم که زمین خلق شد آن وقت انسان را به عنوان خلیفه خودش بر روی زمین آفرید.

"انّی جاعل فی الارض خلیفة " خداوند به فرشتگان می فرماید: من بنا دارم بر روی زمین خلیفه ای قرار بدهم که همین آدم که انسان  است، باشد.

اما اینکه حالا هدف خود خداوند متعال چه بوده؟ پاسخش را در مقاله " چرا خدا ما را خلق کرد ؟ "عرض کرده بودیم که از نظر حکما در واقع آفرینش تجلی صفات خداست. خدا چون خداست خلق می کند. چون فیاض است، چون خلاق است، چون واجب الوجود است افاضه وجود می فرماید و از نظر متکلمین هم فلسفه آفرینش و هدف از آفرینش به فعل بر می گردد، چون انسان نیاز به زمین دارد خدا برای او زمین خلق می کند. چون انسان آسمان می خواهد خداوند برایش آسمان خلق می کند، خورشید خلق می کند، ماه خلق می کند، نه این که خدا نیاز به خورشید و ماه و ستارگان و زمین داشته باشد. پس اگر مراد از این سوال هدف خداوند باشد که دو تا پاسخ دادیم:

یکی پاسخ متکلمین که:

من نکردم خلق تا سودی کنم                       بلکه تا بر بندگان جودی کنم

یکی هم پاسخ حکما که اصولاً خدا چون خداست اقتضاء خدائیش می شود آفرینش.

با توجه به این که این سوال را ما مخصوصاً این بخش اخیرش را قبلاً مفصل توضیح داده بودیم ( در  مقاله چرا خدا ما را خلق کرد ؟ ) تصور می کنم تا همین مقدار کافی باشد برای اطلاعات بیشتر به آن مقاله مراجعه کنید .

اما در رابطه با بخش اول برای اینکه مطالعه ای هم در این زمینه بشود، می توان  به آیات وتفسیر آن مراجعه کرد مثلاً در سوره بقره ما دو مورد داریم که راجع به همین مسئله بحث کرده که خداوند آسمان و زمین را  برای انسان خلق کرده است.

یکی دیگر از حکمت های آفرینش این است که وقتی که شخص عظمت آسمان ها را می بیند به خدا باوریش خیلی کمک  می کند. کانت یک جمله ای دارد می گوید: دو چیز باعث حیرت من شد یکی آسمان پرستاره بالای سرم، یکی قانون اخلاقی درون من.

مدتی پیش هم اعلام کرده بودند که ستاره ای در بیرون از کهکشان راه شیری کشف شده که قطرش بیش از کهکشان راه شیری است. یعنی چند میلیارد سال قطر آن است. همه اینها  انسان را به نوعی حیرت و به نوعی عظمت خلقت، می کشاند و به خداشناسی انسان را نزدیکتر می کند.

همه این سوال ها  این است که چرا؟ چرا خداوند این مجموعه با عظمت را خلق کرده؟

 خلاصه سخن:
خداوند چون بنا داشته انسان را خلق کند ، زمین و آسمان را خلق کرد که این دو با هم امکان زندگی را برای انسان میسر می کند و اینها  همه مقدمه آفرینش انسان بوده  از سوی دیگر آفرینش تجلی صفات خداست. خدا چون خداست خلق می کند و آفرینش و هدف از آن در واقع به فعل بر می گردد، چون انسان نیاز به زمین دارد خدا برای او زمین  وآسمان را خلق می کند.




   1   2   3   4   5   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز