سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهترین و بروز ترین مطالب موجود را در این وبلاگ بخوانید

قابلیتهای ذهن سالم

کلمات کلیدی :علمیروان شناسی و خانواده

شاید اگر از هر کسی بخواهید سلامت جسمی را برای شما تعریف کند از عهده این کار برآید ولی متاسفانه سلامت ذهن و روان همچنان عنصری ناشناخته برای اغلب مردم است . اصولا یک ذهن سالم ذهنی است که قابلیت های خاصی را که در ادامه به آن می پردازیم داشته باشد.

سلامت ذهن و روان

1- توان دوست داشتن و لذت بردن از دوست داشته شدن : فقدان این توانایی و عدم دوست داشته شدن از سوی سایرین باعث ضربه عاطفی و توقف فوق العاده مهم وجبران نا پذیری در رشد عاطفی می شود و می تواند در رشد و سلامت روحی انسان اختلال ایجاد کند.

 

2-توان پذیرش تغییرات : در اصل ما باید قبول کنیم که نمی توانیم با اطمینان کامل زندگی کنیم. یک ذهن سالم تغییرات را می پذیرد واز مواجهه با تغییرات نا خوشایند نمی ترسد و دچار تردید نمی شود. در اصل قبول تغییرات علامت قدرت فرداست. داشتن یک روحیه مثبت گرا با کمک گرفتن از عقل و منطق به انسان کمک می کند تا بتواند با تغییرات کنار آمده و حتی شرایط بد را نیز تحمل کند.

...

 

 

3-توان رویارویی با خطر یا به اصطلاح ریسک کردن در راستای رسیدن به اهداف زندگی : فرد باید درهمه حال توان مواجهه با بد ترین نتیجه را داشته باشد. چرا که زندگی پراز خطرهاست. البته در این ریسک کردن نباید مدام منتظر وقوع پیامدهای ناگوار باشید.

 

4-نشان دادن احساسات : نباید حس ها را پنهان کرد.گاهی آنقدر فرد سعی در پنهان کردن حس های خود می کند که این حس ها تنها درحین خواب قدرت به نمایش گذاردن خود را به دست می آورند.همان طور که هر چیزی را حس می کنید می توانید احساستان را به شکل یک نمود خارجی نشان دهید ، حتی نشان دادن احساسات منفی مانند خشم .

 

5- دیدن واقعیات به اندازه لازم : خوش بینی و بدبینی بیش از حد هر دو به روحیه انسان آسیب می رساند.اما امید ، ایمان و احساس حمایت شدن از غیب همگی در تطابق با شرایط سخت به حفظ سلامت روح انسان کمک می کنند.

 

6-توانایی تخیل در عین عدم اعتقاد واقعی به آن: داشتن قدرت تخیل و آزاد گذاشتن این قوه به تولیدات ذهنی یعنی همان روندی خلاقیت می انجامد. سطح رابطه انسان با واقعیت باید در یک محدوده مشخص باشد.انسان گاهی احتیاج به چیز های غیر واقعی دارد.تخیل و امید ازاین مسایل غیرواقعی هستند.البته خیال ممکن است هم خوب باشد وهم بد،اگر زیاد باشد باعث بی تحرک شدن فرد می شود.

 

7-آگاهی از توان خود : داشتن شناخت صحیح از توانایی های مان به ما کمک می کند بتوانیم با مشکلات درست روبرو شویم.

8-قدرت اعتراف به اشتباه : این عنصر یکی از ظریف ترین فاکتورهای سلامت روان است که به انتقاد از خود و آموختن از تجربیات گذشته خود نیز مربوط می شود. یک ذهن خوب می تواند بگوید که من اینجا اشتباه کردم و این انتقاد علامت قدرت است. بر خلاف آنچه در وهله اول به ذهن می آید دستیابی به سلامت روان در این بعد کار ساده ای نیست.

 

9-قایل بودن احساس احترام و شخصیت برای خود: احساس اینکه من خود مهم هستم و مکان وجایگاهی دراین اجتماع دارم،مخصوصا درسالهای ابتدایی عمربسیار مهم است.بچه هایی که توسط والدین خود طرد شده اند در نهایت این احترام را بدست نخواهند آورد.

 

10-توان همراهی و برآورده کردن انتظارات جمع همزیست (مانند خانواده ،همکاران یا همسایگان ): یک ذهن سالم توان گروهی بودن،توان پاسخ دادن به در خواست های گروه و توان تعامل با گروه را دارد.توانایی انتخاب همکاری یا عدم همگاری با گروه هم یکی از ویژگی های روح سالم است.البته برای این همراهی و همدردی باید به خود اجازه انتخاب بدهید. به این ترتیب در صورتی که تصمیم به عدم همکاری بگیرید می توانید این کار را انجام ندهید.

 

11-احساس آزادی در نشان دادن افکار و عقاید خود و به اصطلاح ابراز خود: این ابراز کردن می تواند از طریق رفتار ، کلام ، نوع لباس و پیام های غیرکلامی باشد. فرد باید بتواند برای نشان دادن وظاهر کردن خود وافکار خود ازموزیک،لباس،شعروسخن استفاده کند.

 

12-توان نشان دادن شادی و هیجان و تعجب واقعی : یک ذهن توانا به خواسته و تمایلات خود پاسخ آبرومندانه می دهد. فرد باید بتواند شادی خود را با ابراز احساسات نشان دهد. البته متاسفانه در برخی فرهنگ ها این ابراز شادی و هیجان در اجتماع شایسته شمرده نیم شود.

13-توان پاسخگویی به نیازهای منطقی خود و دیگران به شیوه ای متعارف

 

14-داشتن روحیه شوخ طبعی و بذله گویی : بخش های وسیع و پیچیده ای درمغز باید همکاری کنند تا فرد قابلیت بذله گویی داشته باشد.درکل این کارانرژی زیادی از مغز می گیرد. بنابراین نشان دهنده توانایی و قدرت بالای مغزاست. اصولا توان دیدن روی خنده دار حوادث و در نظر گرفتن آنها خصوصا در مواقعی که با مشکل مواجه می شویم ، یکی از قابلیت های بسیار کمک کننده ذهن سالم به ماست.

 

افراد باید دراوج کمال خود که حدود30تا32 سالگی است،این خصوصیات را داشته باشند.دراین سنین اکثرافراد تقریبا به اوج کمال وبلوغ ذهنی خود رسیده اند.اگرتمام این توانایی ها را نداشته باشند بلوغ ذهن آنها کامل نیست.اگراین ویژگیها را نداشته باشیم باید کمک کنیم تا ایجاد شوند.درواقع همه ما این ویژگی ها را سرکوب می کنیم، ولی می توانیم کمک کنیم تا بارز و نمایان شوند.اما اگربعضی ازآنها را نداشته باشیم حداقل باید خودمان این را بدانیم که آن را نداریم وآن را جبران کنیم.