سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمیآید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه شود،
ازدواج واجب میشود.اما در جوامع امروزی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و این شروع بسیاری از مشکلات است.
قرآن کریم بلوغ را سن ازدواج میداند و از آن با تعبیر بلوغ نکاح یاد میکند. روایات ائمه و تفاسیر مختلف نیز بر همین موضوع صحه میگذارند؛ به طوری که شیخ طوسی سن ازدواج را سن توانایی جنسی و رغبت به تاهل میداند. یعنی سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمیآید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه شود، ازدواج واجب میشود. اما در جوامع امروزی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و این شروع بسیاری از مشکلات است.
در عمل هم نزدیک شدن سن ازدواج به مرز دهه سوم زندگی، پیامدهای رفتاری و روانی تلخی برای جامعه امروزی به دنبال دارد. پژوهشها در این باره از رابطه افزایش سن ازدواج و رواج تجرد با مفاسد و آسیبهای اجتماعی حکایت میکنند و جامعهشناسان و صاحبنظران مکرر در این باره هشدار میدهند. چرا که از منظر روانشناسی، تجرد طولانی مدت ریشه بسیاری از آسیبهای فردی و اجتماعی است.
تاخیرهای جبران ناپذیر
....
خداوند متعال میفرماید: «وَ مِن آیاتِه أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکُم أزواجاً لِتَسکُنوا إلَیها وَ جَعَلَ بَینکم مَوَدَّةً وَ رَحمَة» در این آیه سه فایده؛ « لِتَسکُنوا إلَیها(آرامش)»، «مَوَدَّةً (دوستی)» و «رَحمَة (مهربانی)» برای ازدواج بیان میکند.
این سه عنصر به بُعد متافیزیکی (روان شناختی) انسان اشاره دارد. دین به ما میگوید انگیزه اصلی ازدواج، تأمین نیازهای روانی است و بخش دیگری از آن در تأمین نیازهای جنسی خلاصه میشود. وقتی ازدواج به تأخیر بیفتد، در درجه اول گسترش خلأهای عاطفی رخ میدهد. وقتی خلأها، بروز کند، به دنبال آن مشکلاتی چون افسردگی، ناامیدی، اضطراب، تشنجات، خشونت، پرخاشگری، را در پی خواهد داشت.
دومین اثر سوء در تأخیر ازدواج، «توسعه بیعفتیها» است. پسر یا دختریکه ازدواج آنها به تأخیر افتادهاست قدرت کنترل غرایز جنسی را نخواهد داشت و به ورطه بیعفتی خواهند افتاد که در نتیجه، بیعفتی چنین افرادی، دامنگیر خانوادههای آنان نیز خواهد شد. خانوادهای که زمینه دیرهنگامی ازدواج فرزند خود را به بهانههای مختلف همچون؛ «هنوز بچهاست، فوق لیسانسش را نگرفته و...» فراهم کند، در واقع به بی عفتی او کمک کردهاست. یک وقت خواهند دید فرزند، فوق لیسانس خود را گرفت، اما فاسدالاخلاق شد. یا در این رابطه کارش به مراجع قضایی کشیدهشد.
سومین مورد از آثار سوء تأخیر ازدواج،تأخیر کمالات انسانی است. یکی از آثار ازدواج صحیح و بههنگام، کمالیابی و کمالدهی انسان است. در روایت هم وارد شدهاست که انسان به واسطه ازدواج، نصف دینش کامل میشود. وقتی دختر و پسر، ازدواج نمیکنند یا دیر ازدواج میکنند، خلأ دینی و رشدی پیدا خواهند کرد.
«توقف ارتقاء» از دیگر آثار در تأخیر ازدواج است. یعنی جوانیکه متدین و م?من است با ازدواج میتواند حرکتهای جهشی در مسائل مختلف داشتهباشد، اما با تأخیر در ازدواج، این ارتقاء یافتن، متوقف میشود.
«بیاعتنایی والدین نسبت به ازدواج» از دیگر عوامل تأخیر ازدواج است. در گذشته افراد فامیل (دایی، عمو، خاله، عمه) دست به دست همدیگر میدادند و زمینه ازدواج پسر یا دختری را فراهم میکردند. اما متأسفانه الآن کمتر چنین مواردی پیدا میشود
عوامل تاخیر در ازدواج
اولین عامل پیوند دادن برخی مسائل با ازدواج از عوامل مهم تأخیر ازدواج است، مثلا والدین موضوعاتی مثل؛ تحصیل، شغل، سربازی و درآمد را به ازدواج پیوند میدهند. در زندگیهای گذشته، این مسائل در جایگاه خود دارای اهمیت بودهاست و اگر جوانی م?من، متدین و فعال درخواست ازدواج میکرد، درخواست او مورد قبول قرار میگرفت و به تدریج شغل و درآمد او با همراهی و کمک والدین مهیّا میشد.
«بیاعتنایی والدین نسبت به ازدواج» از دیگر عوامل تأخیر ازدواج است. در گذشته افراد فامیل (دایی، عمو، خاله، عمه) دست به دست همدیگر میدادند و زمینه ازدواج پسر یا دختری را فراهم میکردند. اما متأسفانه الآن کمتر چنین مواردی پیدا میشود.
اگر در ازدواجی که صورت میگیرد هدایای ازدواج، بهخوبی مدیریت شود، بخشی از هزینههای زندگی با این هدایا تأمین میشود. متأسفانه در برخی از موارد، مشاهده میشود هدایایی داده میشود که علاوه بر حمل طاقتفرسا، هیچ استفادهای از آنها نمیشود و یا حتی این قبیل وسائل را قبلاً زوجین تهیه کردهبودند.