یکی از ویژگیهای افکار منفی، طولانی بودن و کامل شدن آنهاست؛ فکرهای منفی این قدر در ذهن باقی میماند و دنبال هم میچرخد تا یک ماجرای تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل بگیرد
بسیاری از ما دائم در حال سر و کله زدن با خودمان هستیم، با افکاری که گاه و بیگاه به سراغمان میآید. البته متأسفانه در اغلب موارد این فکرها و گفت و گوهای درونی چندان مثبت نیست و همین مساله موجب میشود همه فکرها و گفت و گوهای درونی را بد و استرس زا بدانیم؛ چرا که معمولا عادت داریم خودمان را به دلیل اتفاقات گذشته محکوم کنیم یا نگران و مضطرب اتفاقات آینده باشیم؛ اتفاقاتی که هنوز پیش نیامده و مشخص نیست روزی به واقعیت میپیوندد یا نه.
موضوع مهم این است که چنین افکار منفیای میتواند امید به آینده را از بین ببرد و فرد را برای طی مسیر زندگی، تنها و ناامید رها کند، اما چون اعمال ما نتیجه افکارمان است، اگر بتوانیم تفکراتمان را تغییر دهیم، حتما قادر خواهیم بود طور دیگری هم عمل کنیم و در نتیجه زندگی متفاوتی خواهیم داشت. پس در این مورد هم باید سعی کنید و با تمرین، افکار منفی را به فکرهایی مثبت و انرژیبخش تغییر دهید.
بحثهای درونی منفی را حذف کنید
اولین قدم، کسب آگاهی است؛ یعنی قبل از هر چیز باید فکرهای منفی را بشناسید و سعی کنید آنها را به افکار مثبت تغییر دهید؛ البته فراموش نکنید این کار ابتدا خیلی سخت است و نباید ناامید شوید؛ ولی وقتی راهش را پیدا کنید، براحتی میتوانید این کار را پیش ببرید. پس اگر سالهاست با افکار منفی زندگی کردهاید، انتظار نداشته باشید طی یک شب از شر آنها خلاص شوید، چون این فکرها به دلایل مختلفی ایجاد میشود که باید با شناخت دقیق، با آنها روبهرو شوید؛ مثلا اگر معلم کلاس اول دبستان همیشه شما را دانشآموزی بیاستعداد خطاب کرده باشد، خیلی عجیب نیست اگر هنگام شروع کارهای جدید، دائم به خودتان بگویید «نمیتوانم»، «این کار برای من خیلی سخت است» و... اگر هم دائم این فکرهای منفی در ذهن شما چرخیده باشد، حتما برای انجام کارها، اعتماد به نفس کافی نداشتهاید. پس میبینید چقدر سخت است در این شرایط باور کنید توانایی شما بیشتر از چیزی است که خودتان فکر میکنید؟!
یکی از معروفترین جملات منفی که خیلی از ما دائم با خودمان مرور میکنیم، این است: «من نمیتوانم». غافل از این که وقتی به خودتان میگویید « نمیتوانم » یا « این کار خیلی سخت است » در واقع مقاومتی نسبت به انجام آن کار در خودتان ایجاد میکنید که داشتن چنین مانع ذهنیای میتواند شما را از رسیدن به موفقیت بازدارد. پس هر وقت به خودتان گفتید « من نمیتوانم » کمی به جملهتان فکر کنید و بگویید « چرا نمیتوانم؟ »
تحقیقات متعدد نشان داده است اکثر نوابغ و دانشمندان کسانی بودهاند که با کار و مطالعه زیاد به این موقعیت رسیدهاند و همین موضوع ثابت میکند اگر میخواهید موفق شوید باید دائم به خودتان بگویید که میتوانید.
تائیدات مثبت را از یاد نبرید
وقتی به هدف خاصی میرسید، معمولا جملات و عبارات مثبت را از افراد مختلف خواهید شنید؛ این عبارتها معمولاً کوتاه، قابل باور و مشخص است. پس بهتر است این جملات را بارها برای خودتان تکرار کنید تا نوع دیگری از افکار درونی برای شما ایجاد شود. گام بعدی این است که تمام این تائیدات را با صدای بلند و با شور و شوق بگویید؛ حواستان باشد خواندن از روی جملات و کلماتی مثبت بدون هیچ حسی، فایدهای ندارد.
به فکرهای مثبت بال و پر دهید
یکی از ویژگیهای افکار منفی، طولانی بودن و کامل شدن آنهاست؛ فکرهای منفی این قدر در ذهن باقی میماند و دنبال هم میچرخد تا یک ماجرای تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل بگیرد، اما از حالا به بعد، سعی کنید به جای چنین کاری، این تمرین را انجام دهید؛ فکرهای شاد و مثبت را مانند یک فیلم طولانی و نشاط انگیز دنبال کنید. برخی از تجسمها بسیار مفید خواهد بود و باید تا میتوانید داستان را ادامه دهید و بگذارید ساعتها زمان شما را به خودش اختصاص دهد. در ضمن، خیلی بهتر است اگر این داستان را درباره خودتان بسازید و تصور کنید به هدفهایتان رسیدهاید.