


سعی کنید در خانه خود این طرز فکر را القا کنید که تمیز بودن خانه احساس بسیار خوبی به انسان می دهد. اگر کودک از جمع کردن وسایلش خودداری کرد، خودتان آنها را جمع کنید و بگویید: «به نظرت این طوری بهتر نیست؟ وقتی همه چیز مرتب و سرجای خودش است آدم احساس بهتری دارد.»
مشکل بیشتر والدین این است که کودکان آنها غذا یا اسباب بازی های خود را روی زمین پرت و پخش می کنند. گاهی کودکان این کار را می کنند تا صبر والدین خود را بسنجند و ببینند چه زمانی کاسه صبر شما لبریز می شود.
زمانی که شما آرام تر و صبورتر واکنش نشان دهید جذابیت این کار نیز برای کودک از بین می رود. مثلا وقتی با آرامش به کودک خود می گویید: «اکنون زمان تمیزکاری است» بیشتر جواب می دهد تا زمانی که فریاد می زنید.




یکی از ارزشهای اخلاقی در اسلام زهد و بیرغبتی به دنیاست این ارزش اخلاقی معمولاً در زندگی اولیاء خدا از جایگاه خاصی برخوردار میباشد. از طرفی گروه زیادی از کسانی که به مکاتب الهی میگرویدهاند از پابرهنگان و محرومین جوامع انسانی بودهاند.
با وجود این دو مسئله یکی از بهانههای تحقیر و بیاعتبار جلوه دادن زندگی مؤمنین برای منافقین و مخالفین همیشه فراهم بوده است.
در آیات قرآن در چند موضع از دیدگاه منافقین و کفار نسبت به مؤمنین پرده برمیدارد.
بطور مثال در سوره بقره آیه 13 به نقل از مخالفین پیامبر بهانه عدم ایمان آنها را چنین بیان میکند:
وَ اِذا قِیلَ لَهُمْ امِنُوا کَما امَنَ الناسُ قالُوا اَنُؤْمِنُ کَما امن السُفَهاءُ اَلا اِنَّهُمْ هُمُ السُفَهاءُ وَلکِنْ لایَعْلَمُونَ،(هر گاه گفته شود بدیشان ایمان آرید چنان که ایمان آوردند مردم گویند آیا ایمان آریم چنانچه ایمان آوردند بیخردان؟ همانا اینانند بیخردان ولیکن نمیدانند.)
...




در این بخش بر آن شدیم تا در حول محور و موضوع فدک و مستندات آن بیشتر بحث کنیم. با توجه به مقام والای حضرت فاطمه زهرا(س) در ذهن مخاطبان قابل تصور نیست که ایشان نسبت به چنین مقوله ای که به دنیای فانی مربوط می شود اینگونه حساسیت خاصی نشان داده باشند.لذا با رجوع به روایات و مستندات موجود به این مهم بیشتر می پردازیم.
فدک چیست؟
در سال هفتم هجرت، پیامبر خدا(ص) براى سرکوبى یهودیان خیبر که علاوه بر پناه دادن به یهودیان توطئهگر رانده شده، از مدینه به توطئه و تحریک قبایل مختلف علیه اسلام مشغول بودند، سپاهى به آن سمت گسیل داشت و پس از چند روز محاصره دژهاى آن راتصرف کرد.پس از پیروزى کامل سپاه اسلام،با آن که اختیار اموال و جانهاى شکست خوردگان همگى در دست پیامبر(ص) قرار داشت -
...




و) روش قرآن و تورات در نقل حوادث تاریخى
چنان که در جاى دیگر گفته ایم23 به دو عاملى که ابن خلدون گفته، مى توان عامل سومى را نیز اضافه کرد و آن، تفاصیل و جزئیاتى است که در تورات آمده، اما در قرآن مسکوت مانده است.همان طور که برخى از پژوهشگران گفته اند،24 اگر چه بسیارى از حوادث و قضایاى امت هاى پیشین و تاریخ پیامبران، هم در قرآن بیان شده و هم در تورات، و از این نظر موارد مشترکى بین این دو کتاب ـ و تا حدّى انجیل ـ وجود دارد، اما روش قرآن در نقل و بازگویى این گونه مطالب با روش تورات متفاوت است.
قرآن از نقل مطالب تاریخى، هدف تربیتى و عبرت آموزى دارد و از این رو تنها روى نقاط عبرت آموز و مورد نظر که با هدف و مقصود کلام ارتباط دارد، تکیه مى کند و از نقل همه جزئیات صرف نظر مى کند، مثلا تاریخ وقایع، نام محلى که این وقایع در آن ها رخ داده و نیز در بسیارى از موارد، نام اشخاصى را که محور این وقایع بوده اند، هم چون نام اصحاب کهف و تعداد دقیق آن ها ـ ذکر نمى کند، زیرا این جزئیات تأثیرى در نتیجه گیرىِ تربیتى از آن وقایع ندارد، در حالى که تورات، حوادث را با جزئیات و شاخ و برگ فراوان حکایت مى کند. شواهد فراوانى در این زمینه به چشم مى خورد که در صورت مقایسه موارد مشترک در قرآن و تورات، به خوبى جلوه گر مى شود.
به عنوان نمونه مى توان از داستان حضرت آدم یاد کرد. این داستان، هم در تورات آمده است و هم در چند جاى قرآن. اگر این داستان را در قرآن، در سوره بقره و اعراف، که مشروح تر از سوره هاى دیگر بیان شده بررسى کنیم خواهیم دید قرآن نه محل و موقعیت بهشت محل سکونت آدم را بیان کرده، نه نوع درختى که آدم و حوا از خوردن میوه آن نهى شده بودند، نه حیوانى را که شیطان در شکل آن وارد بهشت شد تا آدم و همسرش را اغوا کند، و نه محلى را که آدم و حوا پس از خروج از بهشت، در آن هبوط کردند و….
امّا در تورات همه این جزئیات، بلکه بیش از این ها ذکر شده است، مثلا آمده است که بهشت در شرق عدن بوده، درختى که آدم و حوا از نزدیک شدن به آن نهى شده بودند، در وسط بهشت بوده، آن درخت، درخت زندگى و درخت شناخت خیر و شر بوده، حیوانى که حوّا را وسوسه کرد که از میوه آن درخت بخورد، مار بوده، خداوند مار را که شیطان به شکل آن درآمده بود بدین گونه کیفر کرد که بر روى شکم راه برود و خوراکش خاک باشد و حوّا را نیز بدین گونه کیفر کرد که او و دخترانش در دوران آبستنى در رنج و زحمت باشند! و… .25
....




ابوحیان اندلسى نیز در تفسیر آیه مورد بحث، با اشاره به بعضى از داستان هایى که در تفسیر آن مطرح شده مى نویسد: مفسران در تفسیر این آزمایش که براى سلیمان پیش آمده، و افکنده شدن جسدى بر تخت او، اقوالى نقل کرده اند که لازم است انبیا را از آن ها تبرئه کرد; نقل این گونه مطالب درباره انبیا جایز نیست. این ها از قصه هاى مجعول یهود و زنادقه است. خداوند بیان نکرده است که آن و آزمایش و جسدى که خدا بر تخت سلیمان افکنده چه بوده است.
ج) نقد داستان ها
چنان که ملاحظه مى شود آثار جعل و افسانه سازى در این داستان ها به خوبى نمایان است واشکال ها، و نقص هاى آن ها ناگفته پیداست از این رو بعضى از مفسران و اندیشمندان فریقین، آن ها را نپذیرفته و نقد کرده اند که به عنوان نمونه نقد چند نفر از آنان را مى آوریم:
1) سید مرتضى علم الهدى
سید مرتضى در کتاب تنزیه الانبیاء در بحث تنزیه حضرت سلیمان، پس از اشاره به داستان ربوده شدن انگشترى سلیمان به وسیله شیطان ـ که تفصیل آن گذشت ـ مى نویسد: اما آن چه داستان سرایان نادان در این باب روایت کرده اند بطلان آن بر هیچ عاقلى پوشیده نیست و چنین چیزى بر انبیا جایز نیست و هرگز نبوت، وابسته به یک انگشترى نمى شود و هرگز نبوت از هیچ پیغمبرى سلب نمى گردد.
خداوند متعال هیچ وقت نه به یک جنى و نه به یک مخلوق دیگر، اجازه نمى دهد به صورت پیامبر مجسم شود. در فهم معناى این آیه باید بحث به اقتضاى ظاهر قرآن متمرکز شود و از ظاهر قرآن جز این استفاده نمى شود که جسدى، به منظور امتحان و آزمایش بر تخت سلیمان افکنده شد، اما این که جسد چه بوده باید به روایت صحیحى که امر قبیحى را به خداوند تعالى نسبت نمى دهد، مراجعه کرد.
آن گاه سید مرتضى پس از نقل چند روایت و اظهار نظر درباره آن ها سرانجام نظر خود را در تفسیر آیه یاد شده چنین جمع بندى مى کند: مقصود از جسد، خود حضرت سلیمان بوده که از باب آزمایش، از طرف خداوند متعال سخت مریض شد و از شدت بیمارى مانند جسدى بى روح روى تخت افتاد. در ادبیات عرب از باب مبالغه به این گونه اشخاص جسد گفته مى شود و در آیه شریفه، حذف و اختصار صورت گرفته است.1
....




برای گشودن بخت
1-سوره طه را بر آب بخوانید و آب را بر روی سر دختر بریزید
حتما با وضو بخوانید
2-اگر دختری شوهر خواهد این طلسم را نوشته به گوشه مقنعه خود ببندد و شب نیز زیر سرگذارد
‹‹بسم الله الرحمن الرحیم بسمِ اللهِ وبِاللهِ وعِندَالله ِوَاِلَیهِ تُرجَعون
هوَالَذی خَلَقَکُم مِن نَفسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنها زَوجَها المسهل
فَلَما قَضی زَیدٌ مِنها وَ طَراً کـــ08 هـ د111 8 اول 22 م م م باسم فلان
3-برای ازدواج
هر روز سوره مبارکه نور آیات 32 الی 40 رو بخونید. با وضو بخوانید ( لازم نیست بر آب بخوانید)
....




حضرت سلیمان در اثر گستردگى قلمروى ملک وحکومت و اقتدار فوق العاده اى که داشته، حکایات و داستان هاى فراوانى در کتاب هاى تفسیر و قصص انبیا درباره او نقل شده که تعدادى از آن ها به روشنى رنگ افسانه دارد.
چـکیده
یکى از پیامبران بزرگ الهى که در آیه هاى فراوانى از او یاد شده، سلیمان بن داود (علیه السلام) است. خداوند، نعمت ها و مواهب گوناگون بزرگى مانند علم و حکمت، آشنایى با زبان حیوانات، تسخیر باد، سپاهى مرکب از جن و انس و ملک، و حکومت گسترده و بى نظیر به او داده بود. در اثر گستردگى قلمروى ملک وحکومت و اقتدار فوق العاده اى که داشته، حکایات و داستان هاى فراوانى در کتاب هاى تفسیر و قصص انبیا درباره او نقل شده که تعدادى از آن ها به روشنى رنگ افسانه دارد.
یکى از این داستان ها داستان انگشترى اسرارآمیز سلیمان است که گویا تمامى قدرت و حکومت او وابسته به آن بوده است، به طورى که وقتى یکى از شیاطین، آن را از وى ربود، سلیمان تا مدتى از قدرت و حکومت معزول شد و شیطان به جاى او بر سریر سلطنت نشست. بسیارى از مفسران، این افسانه را در تفسیر آیه 34 و 35 سوره ص نقل، و در واقع، این دو آیه را با این قصه تفسیر کرده اند.در این مقاله، موضوع خاتم سلیمان و داستان ربوده شدن آن بررسى شده و اثبات مى شود که این داستان، از اسرائیلیات است و با دو آیه مزبور ارتباطى ندارد.
مقدمه
سلیمان بن داود(علیه السلام) از پیامبران بزرگ الهى بوده و ملک و حکومت گسترده داشته است. نام او در قرآن مجید هفده بار2 آمده است،3 در آن ها نکته هاى عبرت آموز و دانستنى از زندگانى، نبوت و حکومت او بازگو شده است. طبق بیان قرآن مجید، خداوند نعمت ها و مواهب گوناگون به او عطا کرده بود، از جمله، علم و حکمت،4آشنایى با زبان پرندگان،5 تسخیر باد وحرکت آن به فرمان او،6 سپاهى مرکب از جن و انس،7 دست رسى به معدن مس و ذوب آن،8 و ملک و حکومت گسترده بى نظیر.9
....




وایبر (Viber) نرمافزاری ویژه گوشیهای تلفن همراه است که به افراد اجازه میدهد در هر کجای دنیا، با دوستان خود که این برنامه بر گوشیهای آنها نصب شده، تماس تلفنی رایگان برقرار نموده یا پیامک رایگان ارسال کنند.
برنامه «وایبر» توسط شرکتی به همین نام به طور رایگان عرضه میشود.
...




بعد از پیروزی بر یهود بنی نضیر و کسب غنایم ، پیامبر صلی الله علیه و آله به انصار دو پیشنهاد داد و فرمود: اگر مایل هستید اموال و خانه هایتان را با مهاجران تقسیم کنید و در این غنایم با مهاجران شریک شوید و اگر می خواهید اموال و خانه هایتان از آن شما باشد و از این غنایم چیزی به شما داده نشود. انصار گفتند: هم اموال و خانه هایمان را با آنها تقسیم می کنیم و هم چشمداشتی به غنایم نداریم و مهاجران را بر خود مقدم می شمریم.
خداوند ایثار و از خودگذشتگی انصار را ستود و آیه 9 سوره مبارکه حشر در حق آنان نازل شد و فرمود: «و کسانی که پیش از آمدن مهاجران در دیار خویش بوده اند و ایمان آورده اند و آنهایی را که به سویشان مهاجرت کرده اند دوست می دارند و در دل احساس حسد نمی کنند و دیگران را بر خویش ترجیح می دهند هر چند خود نیازمند باشند و آنان که از بخل و حرص درامان مانده باشد رستگارانند.»
روحیه ایثارگری انصار به حدی بود که بر سر جا دادن یک مهاجر در خانه هایشان بر یکدیگر سبقت می گرفتند و بر طبق فرمایش قرآن ، نسبت به آنچه به مهاجرین داده شد و به انصار داده نشد حتی در دل نیز احساس نیاز نکردند هر چند گاهی خود آنها نیز نیازمند بودند. این بسیجی های صدر اسلام ، هر کجا که پیامبر فرمان داد آماده بودند و استقامت کردند و عده ای به شهادت رسیدند تا پایه های حکومت اسلامی در مدینة النبی استوار گشت.
...




چه زیبا خالقی دارم
چه بخشنده خدای عاشقی دارم
که میخواند مرا ، با آنکه میداند گنه کارم . . .
او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را میخواند
اگر هیچکس نیست، خدا که هست . . .
خداوند امید شجاعان است ، نه بهانه ی ترسوها . . .

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز